پرتال مشاغل ایران

آگهی رایگان

info
یا رب سببی ساز که یارم به سلامتخاک خاک ره آن یار سفرکرده بیارید فریاد که از شش جهتم راه ببستند امروز که در دست توام مرحمتی كن ای آن که به تقریر و بیان دم زنی از عشق درویش مکن ناله ز شمشیر احبا در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی حاشا که من از جور و جفای تو بنالم کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ   بازآید و برهاندم از بند ملامت تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت کاین طایفه از کشته ستانند غرامت بر می​شکند گوشه محراب امامت بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت